نوشته˙·▪●Nilsa●▪·˙ کاربر نودهشتیا

ترنم
خلاصه:داستان زندگی دختری به اسم ترنم..که نمی خواد زیر بار یه ازدواج اجباری بره..چون این ازدواج یه جور معامله ست برای دو نفر دیگه..برای همین با شخص دیگه ای ازدواج می کنه که دوستش داره..خیلی سریع که مهلت جلوگیری از این ازدواج رو به اون دو نفر نمی ده و این براش گرون تموم می شه…پایان خوش

~~~~~~~
مقدمهـ …:

نمیدونم خوشبختی سهم منه یا بدبختی

نمیدونم آخر این زندگی قراره چی بشه

فقط میدونم مـن میخوام زندگیمو خودم بسازم

با همه سختی هاش..تا به خوشبختی برسم

یه همپا میخوام..ولی تـو..

تو همپــآی من نیستی

من نا امید نمیشم..میگردم..باید پیداش کنم

پیدا کنم همپــآی خوشبختی هایی که شاید در انتظارمهـ…
~~~~~~~

تعداد صفحات:۶۳۰ پرنیان،۱۷۵ پی دی اف