نام رماننام رمان :رمان الهه عشق من

رمان

نویسنده به قلم :هلیا فردوسی

حجم رمانحجم رمان : ۷.۲۳ مگابایت پی دی اف , ۱.۱۳ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱ مگابایت نسخه ی جاوا , ۲۹۵ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

داستان از زبون پسری به اسم آرش هستشکه بعد از پنج سال از خارج از کشور آمریکا برمی گرده. همسرش رو می بینه و همسرش یعنی مریم شروع می کنه ماجراشون و تعریف کردن. مریم یک دختریه مثله همه ی دخترای دیگه.مثل من مثل شما ، فقط به یک چیزی تکیه داده : عشق. اما طی اتفاقاتی فکر می کنه آرش نه به خاطر عشق که به خاطر ترحم داره تحملش می کنه و…..


download : دانلود رمان الهه عشق من از هلیا فردوسی با فرمت pdf

download : دانلود رمان الهه عشق من از هلیا فردوسی با فرمت apk


صفحه ی اول رمان:

همین طور که چمدونم رو تحویل می گرفتم، با خودم فکر می کردم چقدر زود گذشت! انگار همین دیروز بود که از ایران رفتم بیرون، واقعا ها، چه قدر استقبال کننده داشتم! خودم بودم و داداشم با یک ساک دستی، صدای نوجوونی که پشت سرم داشت می دوید رو شنیدم!

نوجوون – آقا؟ آقا؟

– بله؟ با منی؟

نوجوون – آره، این کیف شماست؟

یک نگاه به کیف کردم، کادوی تولدم.

– آره، مرسی.

دست کردم و از توی کیفم یک پنج تومنی درآوردم و دادم بهش و ازش تشکر کردم. آروم کیف و آوردم نزدیک صورتم هنوز بوی عطرش و می داد.

بالاخره هرجور بود یک آژانس گرفتم و رفتم هتل. آخه از آمریکا پرواز مستقیم فقط به تهران داشت و منم که همه خانواده ام توی مشهد بودن و جز یکی دو تا فامیل دور، کسی رو توی تهران نداشتم. کنار پنجره واستاده بودم و داشتم شلوغی و برو بیای مردم و نگاه می کردم، با این که پنج سال بود که بی خبر گذاشته بودم و رفته بودم هنوزم خاطره هام یادم بود، باصدای گوشیم به خودم اومدم.

– الو؟ الو؟

آنتن نمی داد، این قدر خودم و بالا و پایین کردم که بالاخره گرفت! برادرم بود.

برادرم – الو، آرش، آرش!

– بله، صدات و دارم، بگو.

رمان الهه عشق من