خلاصه داستان: نوشناز اصلا تو نخ ازدواج نیست راستش رو بخوایید از ازدواج میترسه آخه اون به باکره
بودنش شک داره... و پسره هم اصرار داره و هر روز کلی پیغام و پسغوم برای ازدواج البته به ظاهر کار
سورن قصه ماست امادراصل همه کار پدرشه و اِلابرای سورن اصلا مهم نیست که طرفش کی هست و
کاملا بیخیال و اهل دختر بازیه ...