نویسنده:دختران معتمد
تعداد صفحات:509
مقدمــــــــــہ:
زندگی سایه ای است که بر دیوار عمر گذر میکند
زندگی پر از پیچ وخمه پراز گرگ وبره هست باید حواست جمع باشه که تو جنگل زندگی شیر باشی
داستان ما درمورد دختریه که خواست شیر باشه اما بره شد...
خلــــــــــاصہ رمــــــــــان:
داستان ما درمورد خواهر و برادری است که به دلیل بیکاری ای که در جامعه الان پیش رو داریم مجبور به ترک دیار میشوند...
که باعث میشود زندگی آنها تحت الشعاع اتَفاق های ناگوار بیوفتد...
وهرروزکاش هایے را در دل زمزمه کنند...
پایان خوش