قصه ی ما درباره یه دخترِ...
یه
دخترِ زیبا و جسور که تو زندگی ش به کسی اجازه نمیده درموردش بد فکر کنه
یا بهش توهین کنه...آندیا یخ دخترِ بی سرپرسته...ولی بایه زن و شوهر مهربون
زندگی میکنه...
آندیا به اجبار پدر خونه ش با پسرِ اون ازدواج میکنه...!!!
اما...
چی میشه که آندیا به همچین ازدواجی تن میده؟؟
خب اگه آندیا قصدش ازدواج بوده آخه چرا با این پسر؟؟؟
یه پسرِ خودخواه که از بالا به همه نگاه میکنه و دختر جماعت براش سرگرمیه!
چرا پسری که تا این حد مغروره به آندیا بهش پیشنهاد ازدواج میده...؟؟؟
چی به سرِ آندیا میاد...؟؟؟
آیا با این اتفاقاتی که براش می افته توانایی مقاومت داره...؟؟؟
قالب کتاب : JAR وPdf و EPUB (کتاب اندروید و آیفون)
: www.98ia.com