- نام رمان : بهارِ امیر
- نویسنده : marii72 کاربر رمان فور یو
- صفحات : 374
#
خلاصه رمان : داستان
درباره دختر و پسری به اسم بهار و امیر هر دو توی پرورشگاه بزرگ شدن و
دوستای صمیمی بودن ولی یه شب امیر کاری میکنه که باعث جدایی خودش و بهار
میشه و بهار رو برای همیشه از دست میده ولی بعد از گذشت سالها بهار خیلی
اتفاقی امیر رو پیدا میکنه ولی خودشو معرفی نمیکنه تا اینکه ....
رمان عاشقانه
رمان
قسمتی از متن رمان : بلند
شد و قدم برداشت که بهار خودشو جلوش پرت کرد و گفت : امیر ...تو خودت ...
امیر : اون حرفها رو به بهار سمیعی گفتم نه تو ناباور صداش زد امیر : تو
برای من فقط یه دوستی همین اشکش چکید و باعث شد نتونه به نقش بازی کردن
ادامه بده و بغلش کرد امیر : دوستت دارم امیر : بهار ... میدونی تو بهار
زندگی منی ؟ قبل از اومدن تو زندگی من پاییز و خزان بود ولی از وقتی تو
وارد قلب و زندگیم شدی اون خزان تبدیل به بهار شد ...تو شدی بهار ِزندگیم ,
بهار ِامیر