- نام رمان : دوشم دالی؟
- نویسنده : غزلک
- صفحات : 35
#
خلاصه رمان : ی
دختر شر و شیطون به اسم ایدا که یه غم خیلی بزرگ تو زندگیش داره …غم از
دست دادن پدر…پدری که هیچوقت نتونسته دوریشو تحمل کنه…ی روز ایدا تصادف با
یه پسر به اسم ارشام تصادف میکنه ولی این فقط تصادف نیست. ماجراهایی بعدش
اتفاق میفته و ….
رمان عاشقانه
رمان
قسمتی از متن رمان : ایییییییدااااااا
_ایدا درد، ایدا کوفت،ایدا زهر انار .خوابم میاد اجازه میدی بکپم _نچ
…زشته ساعت 6 ایدا _اوا …دست از سر من بدبخت بردار . صدایی نیمد اخیش گورش
گم کرد پتور رو بیشتر دور خودم کشیدم که احساس کردم دارم خیس میشم …سریع
عین سیخ نشستم که دیدم اوا بالای سرمه با ی پارچ اب و نیشش باز کرد ه
_میکشمت آووووااااا بعدم دوییدم دنبالش دور خونه میچرخیدیم که مامان از
اتاقش اومد بیرون تا ما رو ذید زد روگونش که ماهم وایستادیم _خاک یر سرم
….خیر سرتون بزرگ.شدید … منم با حرص گفتم _این دختر تون با پارچ اب
وایستاده بالا سرم من و.خیس کرده مامان_خب تو هم خجالت بکش ساعت 6 عصر یکم
خانوم باش . پوفی کردم. رفتم نشستم رو.مبل _" من ایدا 25 ساله.یکم پیانو
بلدم . دارای دکترای مهندس کامپیوتر و رعیس شرکت.به کمک داییم و.پدرم این
شرکت رو به راه انداختیم". .